سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مناظرات اعتقادی

بسم الله الرحمن الرحیم

مناظره مامون خلیفه عباسی با یکی از علمای اهل سنت

( کتاب ایمان و کفر- ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج‏2، ص: 384)

قسمت دوم

اى اسحاق روزى که خداوند رسول خود را مبعوث کرد، چه عملى از همه بهتر و برتر بود،

گفتم: کلمه شهادت که از روى اخلاص گفته مى‏شد و پیشى گرفتن به اسلام و قبل از همه مسلمان شدن و عمل به احکام اسلام کردن.

گفت: راست مى‏گوئید در کتاب خداوند آمده است السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ، کسانى که از همگان پیشى گرفته‏اند آنها مقرب مى‏باشند و در بهشت متنعم مى‏باشند، در اینجا مقصود از سابقون کسانى هستند که زودتر مسلمان شده‏اند، آیا مى‏دانى کسى قبل از على علیه السّلام اسلام آورده باشد؟.

گفتم: یا امیر المؤمنین على در حالى اسلام آورد که هنوز کودک بود و احکام بر او جارى نبود، ولى ابو بکر هنگامى که مسلمان شد در کمال عقل بوده و احکام هم بر او واجب مى‏شد،

مامون گفت: شما به من جواب بده کدام یک از آنها زودتر مسلمان شدند تا من در این باره با شما مناظره کنم،

 گفت: البته معلوم است که على قبل از ابو بکر مسلمان شده است.

مامون گفت: به من بگو هنگامى که على مسلمان شد آیا رسول خدا او را به اسلام دعوت کرد و یا خداوند به او الهام فرمود و او هم اسلام اختیار کرد،

اسماعیل گوید: من در این جا به زمین نگاه کردم و در فکر فرو رفتم، اگر بگویم با الهام بوده که او را به رسول خدا مقدم و برتر داشته‏ام، زیرا رسول خدا قبلا از اسلام خبر نداشت تا آنگاه که جبرئیل آمد و به او تعلیم داد.

لذا گفتم: البته پیامبر او را دعوت به اسلام کرد،

مامون گفت: حالا که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله او را به اسلام دعوت کرده آیا به امر خدا بوده یا رسول خدا خود از روى تکلف [و سر خود] او را دعوت کرده است؟

 گفتم: پیامبر کارى از روى تکلف نمى‏کند زیرا خداوند مى‏فرماید: وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ*، پیامبر کارى بدون اذن خدا نمى‏کند و او را بفرمان خدا دعوت کرده است.

مامون گفت: اى اسحاق خداوند پیامبران خود را به کارهائى تکلیف مى‏کند که طاقت انجام آن را نداشته باشند؟

و  گفت: به خداوند پناه مى‏برم اگر خدا چنین کارى بکند آیا تو که مى‏گوئى در حال کودکى مسلمان شد و حکم بر او جارى نبود خداوند پیامبر خود را تکلیف کرد تا کودکانى که توانائى انجام مراسم دینى را ندارند به اسلام دعوت کند.

رسول اکرم صلى اللَّه علیه و آله کودکان را به اسلام دعوت کند و آنها هم هر ساعت از دین خود بر گردند و حکمى در باره آنها نباشد آیا هم چه چیزى بر خداوند جایز است که ما این گونه مطالب را به خداوند نسبت بدهیم؟

 گفتم: به خداوند پناه مى‏برم اگر در باره خداوند چنین عقیده‏اى داشته باشم.

مامون گفت: من اکنون مشاهده مى‏کنم که تو یکى از فضائل بزرگ على علیه السّلام را که بر همه مردم فضیلت دارد و مقام و منزلت او را به جامعه معرفى مى‏کند و او یک ساعت مشرک نشده است آن وقت شما آن فضیلت را براى او نقص مى‏دانى، اگر خداوند پیامبر را امر کرده بود که کودکان را دعوت کند او کودکان دیگر را هم مانند على دعوت مى‏کرد؟.

گفتم: آرى چنین است، گفت: آیا خبر دارى براى تو روایت شده که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله یکى از کودکان دوره جاهلیت را به اسلام دعوت کرده باشد و یا یک کودکى از خویشاوندان خود را غیر از على به اسلام فرا خواند که گفته شود، پیامبر پسر عموى خود را با کودک دیگرى دعوت کرده باشد؟

 گفتم: خیر چنین روایتى نقل نشده و من حدیثى در این باره ندیده‏ام......................ادامه دارد



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 88/7/1ساعت  8:58 صبح  توسط اکبر فرحزادی 
      تنها یک نظر کوچک بدهید:خواندم/نخواندم() ========= لطفا بدون نظر تشریف نبرید() =========


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    علی ع از زبان اهل سنت
    مناظره مامون عباسی با عالم سنی
    شبهه نقصان عقل زن
    مناظره مامون با عالم سنی(8)
    مناظره مامون با عالم سنی(7)
    مناظره مامون با عالم سنی(6)
    مناظره مامون با عالم سنی(5)
    مناظره مامون با عالم سنی(4)
    [عناوین آرشیوشده]